ارتباط ورزش و سياست
جدايي بازيهاي المپيك از سياست هرگز امكانپذير نبوده است ….
واژههاي والا هميشه گروگان سرنوشت هستند. مقامات بازيهاي المپيك مباهات ميكنند كه اين بازيها «هميشه مردم را در صلح گردهم آوردهاند تا به اصول اخلاقي جهاني احترام بگذارند.»
اما تاريخ خلاف آن را نشان ميدهد. تحريم المپيك، اين بازيها را در سالهاي ۱۹۵۶، ۱۹۷۶، ۱۹۸۰ و ۱۹۸۴ برهم زد. در سال ۱۹۶۸ دو دونده دوي سرعت آمريكا روي سكو به جنبش حمايت از حقوق سياهپوستان اداي احترام كردند.
اكنون چين كه ميزبان بازيهاي المپيك در ماه اوت است متوجه ميشود شعار المپيك پكن «يك جهان، يك رويا» بيش از آنكه بر مبناي حقيقت باشد متكي بر اميد و آرزو است. استيون اسپيلبرگ، كارگردان آمريكايي، از تبليغات هنري مراسم افتتاحيه و اختتاميه انصراف داده است: او ميگويد چين بايد براي متوقف كردن كشتوكشتار در دارفور بيشتر تلاش كند. در چهاردهم فوريه يك گروه از برندگان جايزه نوبل و ورزشكاران نيز در نامهاي به روزنامه انگليسي اينديپندنت همين موضوع را عنوان كردند.
از سال ۲۰۰۱ كه پكن حق برگزاري بازيهاي المپيك را به دست آورد، چين ميدانست كه دوران سختي را در پيش دارد تا مانع مخالفان سياستهاي حقوق بشر چين از سوء استفاده سياسي از اين رويداد شود. چين در سال ۲۰۰۶ زماني كه آقاي اسپيلبرگ وارد صحنه شد بسيار خرسند شد. اما در كمال تعجب چين، عملكرد اين كشور در خارج بهخصوص در سودان، كانون غضب هاليوود در آستانه بازيهاي المپيك شده است.
چين با خشم به آنچه تلاش براي «سياسي كردن» المپيك ميخواند واكنش نشان داده است. اما به تازگي به علت تلاشهاي فعالان سياسي همچون ميافارو هنرپيشه آمريكايي، براي نشان دادن اين بازيها به عنوان «المپيك نسلكشي» به علت كشتارها در سودان، برافروخته شده است. چين ميزان فراواني از نفت سودان را ميخرد و به اين كشور اسلحه ميفروشد. فعالان سياسي ميگويند اين امر مشاركت در كشتار سازماندهي شده توسط دولت است كه دارفور را تباه كرده است.
چين براي منحرف كردن چنين اتهاماتي، كمي از امتناع معمول خود در مورد درگير شدن در مسائل سياسي ديگر كشورها تغيير جهت داده است. ديپلماتهاي غربي چين را به دليل كمك به متقاعد كردن سودان براي پذيرش هيات حافظ صلح سازمان ملل در اين كشور تحسين ميكنند. اما اين امر آقاي اسپيلبرگ را راضي نكرده است. گرچه «سياستزدگي» بازيهاي المپيك رد ميشود، اما اين بازيها از اهميت سياسي بالايي براي چين برخوردار هستند. دوره بازيهاي المپيك در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ يك پيشبيني ورزشي از جنگ سرد بود؛ اكنون رهبران چين ميخواهند كشورشان را به عنوان يك قدرت جهاني مورد احترام نشان دهند و ديگر خاطرات كشتار تظاهركنندگان مدافع دموكراسي در سال ۱۹۸۹ در پكن را تكرار نخواهند كرد. (آنها ميخواهند در صدر جدول مدالها قرار بگيرند.) جورج بوش گفته است او نيز در پكن خواهد بود.
اما به سكوت وادار كردن فعالان سياسي كار دشواري خواهد بود. اگر يكي از مهمانان حرف نسنجيدهاي بزند، چه؟ قوانين اجرايي المپيك ورزشكاران را از برگزاري «نظارت» سياسي در محل برگزاري بازيهاي المپيك منع ميكند. اما در هفته گذشته پس از انتقادهاي بسيار، انجمن المپيك انگلستان اعلام كرد در حال تجديدنظر در مورد تصميمي است كه از اعضاي تيم خود ميخواهد از اظهارنظر در مورد مسائل حساس در طي بازيها خودداري كنند. به هر حال سياست از راهي وارد خواهد شد.
سياست و ورزش
بين ورزش و سياست و يا به عبارت بهتر بين سياستمداران و ورزشكاران نقاط اشتراك زيادي وجود دارد ، كارهايي در بين ورزشكاران انجام مي شود و يا در عالم ورزش و جود دارد كه كه مشابه آن نيز در ميان سياستمداران هست و يا در عالم سياست وجود دارد و بالعكس . اينكه كداميك از ديگري اين كارها را آموخته اند معلوم نيست ، آنچه مسلم است گاهي اوقات وقتي به رفتار سياستمداران نگاه مي كني به ياد ورزشكاران مي افتي و وقتي به رفتار ورزشكاران نگاه مي كني نا خودآگاه به ياد سياستمداران مي افتي !
در دو برنامه ي تلويزيوني كه ديروز و امروز از تلويزيون پخش مي شد ، نا خودآگاه رابطه ي بين سياست و ورزش در ذهن تداعي مي شد:
برنامه ي اول :
پس از بازي تيم فجر شهيد سپاسي در برابر تيم سايپا كه با نتيجه ۱بر ۱ خاتمه يافت ، يكي از خبر نگاران از مربي سايپا(علي دايي) سوال كرد كه نظرتان در باره بازي تيم فجر چه بود ؟ علي دايي هم در پاسخ گفت : « تيم فجر حرفي براي گفتن نداشت » ديشب در برنامه ورزش شبكه ي استان فارس ، مجري برنامه نظر مربي تيم فجر ( غلامحسين پيرواني ) را در باره ي اظهار نظر علي دايي جويا شد . پيرواني ضمن تعريف از علي دايي گفت : واي به حال تيم سايپا كه با تيمي كه حرفي…