موقعى كه توپى را به روى سطح ثابت بزنيم جزئى فشرده مىشود و چون اكثر اجسام تمايل دارند شكل اصلى خود را حفظ كنند بعد از فشردگى مجدداً به شكل اوليهٔ خود بر مىگردد. توپ پس از اصابت به زمين از آن جدا شده، و از زمين بلند مىشود. وقتى دو جسم در حال حركت هستند و يكى بر ديگرى ضربه وارد مىكند همين حالت اتفاق مىافتد مانند دست آبشارزن و توپ در واليبال و يا زدن توپ تنيس با راكت. خاصيتى را كه موجب مىشود تا اجسام پس از برخورد كردن و تغيير شكل جزئى دادن دوباره به شكل و هيئت اوليهٔ خود برگردند خاصيت انعطافپذيرى اجسام گويند. اين خاصيت در اكثر اجسام و يا اشيائى كه در ورزش بهكار مىروند وجود دارد.
رشد انعطافپذيرى
انعطافپذيري، يعنى توانايى حركت مفاصل در دامنهٔ كامل حركت، كه براى اجراء بيشينه مفيد است، در حالى كه انعطافپذيرى محدود شده، يكى از عوامل آسيب ديدن در ورزش است. با وجود اين ورزشكاران جوان در پارهاى از اوقات اين جنبهٔ مهم را ناديده مىگيرند. بنابراين به قيمت آسيبپذيري، تأكيد خود را در قدرت و استقامت قرار مىدهند. افرادى مانند ژيمناستها يا بالرينها كه مدت زيادى است اهميت انعطافپذيرى را در فعاليتهاى خود درك كردهاند، از اين قاعدهٔ كلى مستثناء هستند. يكى از دلايل بىتوجهى ورزشكاران جوان نسبت به انعطافپذيري، فرضيه آنها است؛ يعنى آنها تصور مىكنند بدن ورزشكاران جوان بهطور طبيعى نرم است و نيازى به تمرينىهاى نرمشى و انعطافپذيرى ندارد افزون بر اين، مردم معمولاً عدم انعطافپذيرى را مربوط به سالخوردگان مىدانند؛ يعنى آنهايى كه محدوديتهاى حركتى آنها به وضوح آشكار است.
رشد انعطافپذيرى(۲)
تغييرات رشدى در زمينهٔ انعطافپذيرى
بعضى از پژوهشگران به افزايش انعطافپذيرى در كودكان اشاره داشتهاند. اما متأسفانه اكثر تحقيقات به نوعى كاهش در ميزان انعطافپذيرى را نشان مىدهند. كلارك در سال ۱۹۷۵ اطلاعات موجود در اين زمينه را مرور و چنين نتيجهگيرى كرد كه پسران بعد از سن ۱۰ سالگى و دختران پس از سن ۱۲ سالگى انعطافپذيرى خود را از دست مىدهند، براى مثال هوپريچ و سيگرست (۱۹۵۰) ۱۲ شاخص از انعطافپذيرى را روى ۳۰۰ نفر از دختران سنين ۶، ۹، ۱۲، ۱۵ و ۱۸ سال اجراء كردند. اكثر اين شاخصها در بين سنين ۶، ۹ و ۱۲ سال پيشرفت داشت، ليكن در بين گروههاى سنى بزرگتر به نوعى كاهش نشان داد (جدول زير). كرانبول و مارتين (۱۹۷۷) چنين نتيجهٔ گرفتند كه انعطافپذيرى در دختران و پسران در فاصلهٔ سنين ۱۰ و ۱۴ سالگى كاهش مىيابد، در صورتى كه ميلن و سيفلد (۱۹۷۶) اظهار داشتند كه كودكان كلاس دوم دبستان در مقايسه با كودكان دورهٔ آمادگى و كودكستانى انعطافپذيرى كمترى داشتند.
از آزمون انعطافپذيرى نشستن و به جلو خم شدن در چندين تحقيق وسيع مربوط به كودكان و نوجوانان استفاده شده است. در پروژهٔ اخيرِ بررسى آمادگى جسمى كودكان و جوانان براى كودكان ۶ تا ۹ ساله كه در دورهٔ كودكى در مهارت نشستن و به جلو خم شدن اجراء ثابتى داشتهاند ضوابطى تهيه شده است. در يك تحقيق مقطعى در مورد دختران ۶ تا ۱۸ سالهٔ فنلاندي، درصد نمرات استقامت انها تا سن ۱۲ سالگى ثابت بين سنين ۶ تا ۱۲ سالگى كاهش يافت و در اوسط دورهٔ نوجوانى تا اندازهاى پيشرفت كرد و سپس در سنين ۱۷ و ۱۸ سالگى كاهش يافت (تصوير زير). دامنهٔ تغييرات انعطافپذيرى در آزمون انجام شده در بين گروههاى سنى بالاتر افزايش يافت .(سيمونز و همكاران، ۱۹۹۰ )
تغييرات آزمون نشستن و به جلو خم شدن در طى سنين مختلف. دختران فنلاندى در رتبههاى درصدى بالا در دوران كودكى انعطافپذيرى خود را حفظ كردند و سپس در دورهٔ نوجوانى پيشرفت داشتند. دختران در رتبهٔ درصدهاى پائين از نظر انعطافپذيرى افت داشتند و تنها در اواسط دورهٔ نوجوانى كمى پيشرفت كردند. نمرات متوسط دختران آمريكائى و هلندى با خطوط شكسته و مشخص روى نمودار منعكس شده است .
پسران بلژيكى كه در تحقيقات بلند مدت آزمايش شدند انعطافپذيرى خود را از سن ۱۲ تا ۱۸ سالگى ارتقاء بخشيدند. اين مقدار در حدود يك سانتىمتر در هر سال بود. شايد دليل آن